را روشن می‌کنم. وارد تلگرام می‌شوم و همان ابتدا چشمم به "انا لله و انا الیه راجعون" ها می‌افتد. دهانم تلخ می‌شود و سریعا گروه دانشکده را باز می‌کنم. استادی که قرار بود در ترم جدید و همین دوشنبه با او کلاس داشته باشیم، فوت کرده است. حس غریبی‌ست، انگار فرشته مرگ آن گوشه ایستاده و همه‌مان را، تک به تک، نظاره می‌کند. آدم‌ها در عین نزدیکی، از هم دورند، اما چند چیز تمام‌مان را به یکدیگر متصل می‌کند و یکی از آن‌ها، مرگ است. مرگی که سن و سال و زمان سرش نمی‌شود و یک مشت خاک را داخل دهانت به ودیعه می‌گذارد. من چه زمانی فرشته مرگ را خواهم دید؟ نمی‌دانم؛ اما تنها زیر لب تکرار می‌کنم: انا لله و انا الیه راجعون.

و خذ بقلبی الی مراشدی.

همانا ما از آن خداییم و به سوی او باز می‌گردیم

انا ,می‌کنم ,لله ,الیه ,می‌کند ,فرشته ,و انا ,لله و ,انا لله ,انا الیه ,الیه راجعون

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

من نی ام شاکی روایت میکنم... 寄去我细细的絮语 سرزمین ترافیک(بیا اینجا) www.biainja.blog.ir وبلاگ کولر گازی - کولر آبی clinictanara والتون تیم افزایش وب ترافیک بانک اطلاعات مشاغل کل کشور خانواده خرید آپارتمان در ترکیه